true
true
true
مدیر تحقیقات فناوری های بانکی شرکت خدمات انفورماتیک گفت:شرکت خدمات انفورماتیک این پتانسیل را دارد که یک سکوی پرتاب برای پرش فینتکها باشد.تمامی سامانههای حاکمیتی در داخل شرکت خدمات وجود دارد و هر شرکتی که به ما وصل شود قابلیت استفاده از تمام سامانههای حاکمیتی را دارد. به گزارش ثمره نیوز به نقل از […]
true
مدیر تحقیقات فناوری های بانکی شرکت خدمات انفورماتیک گفت:شرکت خدمات انفورماتیک این پتانسیل را دارد که یک سکوی پرتاب برای پرش فینتکها باشد.تمامی سامانههای حاکمیتی در داخل شرکت خدمات وجود دارد و هر شرکتی که به ما وصل شود قابلیت استفاده از تمام سامانههای حاکمیتی را دارد.
به گزارش ثمره نیوز به نقل از پایگاه خبری فابا نیوز، مهران محرمیان مدیر تحقیقات فناوری های بانکی شرکت خدمات انفورماتیک اظهار داشت:کار نوآورانه کاری عادی نیست و کاری هم که روتین نباشد هزار تا اما و اگر دارد. اما و اگرهای کسب و کاری، اما و اگرهای امنیتی، اما و اگرهای ارتباطی، اما و اگرهای فنی. همچنین استانداردسازیها هنوز تکمیل نیست، تنظیم مقررات هنوز کامل انجام نشده و از لحاظ حقوقی چهار نمونه اتفاق نیفتاده که ما بتوانیم برمبنای این موارد در قراردادهایمان با تجربه شویم.
همه این مشکلات دست به دست هم میدهند که روند کار تا حدودی کند شود. این بخشی از صحبتهای معاون شبکه شرکت خدمات انفورماتیک است. با این حال شرکت خدمات اولین شرکتی بود که با راه اندازی «این بانک» قدم به جذب ایدهها و محصولات نوآورانه گذاشت. در گفتوگو با مهران محرمیان برنامههای سال 98 شرکت خدمات انفورماتیک در حوزه نوآوری را بخوانید:
* از اهم مسائل مدل مفهومی نوآوری دو مسئله است؛ مسئلة اول اینکه دربارة نوآوری چگونه فکر میکنیم؟ مسئلة دوم اینکه دربارة فناوری چگونه عمل میکنیم؟ لطفاً در مورد این دو مسئله توضیح دهید؟
بر اساس آنچه فکر میکنیم، مدل مفهومی ساخته میشود و بر اساس آنچه عمل میکنیم، فرآیندهای مدیریت نوآوری شکل میگیرند. قبل از هر چیز باید بدانیم نگاه ما به این مسئله چیست آیا نوآوری برای ما اولویت دارد یا نه؟ بعد از گذشت سالها فعالیت در حوزه خدمات و پیشرفتهایی که در حوزه بانکداری الکترونیک شاهد آن بودیم همه متفقالقول هستند که نوآوری در بانکداری و پرداخت، مسئله و امری مهم و ضروری است در ارتباط با این دو مسئله در حال حاضر در حال حرکت از نوآوری بسته به سمت نوآوری باز هستیم. نوآوری باز مفهومی بود که در دهه هفتاد میلادی توسط شرکت اینتل مطرح شد.
مدیران این شرکت بر این باور بودند که اگر بخواهند بانی همه ایدههای جدید باشند برای این کار محدودیتهایی پیش رویشان است. همه میدانیم که کارکنان اینتل کارکنان قویای هستند؛ اما زمانی که درباره چند هزار نفر کارمند صحبت میکنیم هر چند که بهترینهای حوزه خودشان هم باشند در نهایت به توانایی فکری چند هزار نفر محدود هستیم که ممکن است بسیاری از نیازهای مشتری و ایدههای جدید را نشناسند. به رغم این محدودیتها شرکت اینتل درصدد بود فضای نوآوری را گسترش دهد به این معنا که این نوآوری تنها محدود به سازمان خودشان نباشد و متقابلاً ایدههای جدید را از سایر سازمانها نیز پذیرا باشد.
* شرکت خدمات نیز در مسیر نوآوری تلاش میکند تا از الگوی باز تبعیت کند؟
درست است. شرکت اینتل بر این باور بود که این شیوه نگرش نوآوری سبب میشود ایدهها و همکاران بیشتری داشته باشند. در واقع قصد داشتند زیست بومی متشکل از تعداد زیادی همکار و شرکت بسازند بدون اینکه خودشان مدیریت و سرمایهگذاری را بر عهده بگیرند.
نتیجه این شد که رایانههای مبتنی بر پردازندههای اینتل سهم بالایی از بازار را در اختیار گرفتند و رایانههای اپل به رغم کیفیت بالا نتوانستند بازار را در اختیار بگیرند. اینتل فضای بازی ایجاد کرد که در آن فضا شرکتهای دیگر معماری اینتل و جزئیات آن را در اختیار داشتند و به همین دلیل توانستند متناسب و سازگار با معماری اینتل، محصولات خودشان را طراحی کنند.
* بنابراین در نتیجه این فضای باز، لازم نبود همه کارها را اینتل به عهده بگیرد؛ بلکه بازیگران عمدهای به میدان بازی آمدند و در نهایت منجر به ایجاد زیست بوم و تولید رایانههایی شد که همگی با پردازندههای اینتل به صورت نرمافزاری و سختافزاری سازگار هستند.
سیستم عامل و نرمافزارهای مایکروسافت هم بخشی از همین زیست بوم و نمونه موفق آن هستند که رایانهها را درنوردیدند و با وجود تغییرات بسیاری که در جهان رایانش روی داده است همچنان مایکروسافت و اینتل حضور پرنفوذی دارند در حالی که اپل در زمینه رایانة شخصی نتوانست رقیبی جدی باشد.تجربة شرکت خدمات انفورماتیک نیز به همین شیوه است.
به این معنا که شرکت ما نیز در دورهای در بازار تنها بود و تمام کارها را از صفر تا صد انجام میداد و امروز هم توانایی سابق را دارد؛ اما مسئله این است که اکنون رقیب دارد و آن نوآوری بستهای که زمانی در داخل شرکت داشتیم ظرف چند سال گذشته به تدریج به سمت نوآوری باز حرکت کرد. به این صورت که شرکتهای بیرونی ایدههای خود را ارائه میدهند و همزمان ایدههای شرکت نیز به آنها ارائه میشود و به عبارتی تبادل ایدهها صورت میگیرد و در داخل سازمان جریان پیدا میکند.
برخی از شرکتهای زیر مجموعه شرکت ما مانند فرادیسگستر مأمور پیادهسازی ایدهها میشوند و در نهایت با مأموریتی که از سوی شرکت مادر به آنها داده میشود از شرکتهای بیرونی حمایت میکنند. برای نمونه تجربه چند خرید شرکت داشتیم که نشاندهنده حرکت ما به سوی فناوری باز است؛ بنابراین اگر بخواهیم به اصل سؤال بازگردیم مدل مفهومی نوآوری در شرکت خدمات، از نوآوریِ بسته به سمت نوآوری باز در حال حرکت است.
* در حرکت از نوآوری بسته به باز تا چه میزان متناسب با زیست بوم ایرانی حرکت میکنیم؟ با توجه به اینکه اکثر سامانههای حاکمیتی را در اختیار داریم.
همه شرکتها در دنیا که شما عنوان دنیای پیشرو را به آن اطلاق میکنید یک مسیر واحد را طی نکردهاند و همه به دنبال نوآوری باز نرفتهاند؛ اما روند غالب در سراسر جهان به سمت نوآوری باز است و شرکتهایی که به صورت بسته کار میکنند درصد موفقیتشان در بلندمدت کمتر است؛ اما نمیتوان نتیجهگیری عمومی کرد که همه شرکتهای بسته شکست خورده هستند و همه شرکتهای باز موفق شدهاند.
در واقع راهبرد ما این است که از شرکتهای کوچک که به این حوزه به تدریج وارد میشوند حمایت کنیم و به جوانانی که پرانرژی هستند؛ اما ممکن است تجربه کافی نداشته باشند کمک کنیم. این کمکها شامل سرمایهگذاری مالی، خرید سهام و راهنمایی و مشاوره در زمینه کسب و کار است. به طور کلی رویکرد ما در این حوزه ابتدا باز کردن فضا و سپس استفاده از امکانات بیرونی و کسانی که در این حوزه فعال هستند، است که این رویکرد نو با رویکرد ما در گذشته تا حدودی متفاوت است.
* شرکت خدمات انفورماتیک در حوزه فینتکها چه ظرفیتهایی را در نظر گرفته و پیشبینی کرده است؟ به ویژه در حوزه سامانههای ملی و مقرراتی که میتواند در حوزه رگتک هم تعریف شود؟
شرکت خدمات انفورماتیک این پتانسیل را دارد که یک سکوی پرتاب برای پرش فینتکها باشد. تمامی سامانههای حاکمیتی در داخل شرکت خدمات وجود دارد و هر شرکتی که به ما وصل شود قابلیت استفاده از تمام سامانههای حاکمیتی را دارد بانکهای بزرگ کشور مشتری ما هستند، بانکهای دیگر که مشتری کوربنکینگ ما نیستند در حوزه حاکمیتی، مشتری ما و علاقهمند به همکاری با ما هستند.
یک فینتک از طریق وصل شدن به خدمات میتواند به همه شبکه بانکی وصل شود و دریایی از ارتباطات را برقرار کند. ما این مورد را در شرکت خدمات انفورماتیک فرادیسگستر پیگیری کردیم و در نهایت به ایجاد یک هاب بانکداری باز رسیدیم.
در این تجربه همکاران معاونت نرمافزار، مدیریت بخش فنی آن را به عهده گرفتند و دوستان ما در معاونت بازاریابی و فروش، مدیریت بازاریابی در بخش بانکها را انجام دادند و در نهایت با همکاری شرکت خدمات انفورماتیک و فرادیسگستر، بازاریابی بخش فینتک انجام شد. این هاب بانکداری با نام تجاری شاهین، به عنوان یک مرکز ارتباطی واسط میان فینتکها و شبکه بانکی عمل میکند.
از یک سو بانکهایی داریم که میخواهند باز عمل کنند و API در اختیار فینتکها بگذارند و از سویی فینتکها مجبور هستند با تکتک بانکها قرارداد ببندند؛ یعنی در واقع با حجم زیادی از مذاکره و قرارداد و موانع فنی روبهرو هستند. شاهین تمهیدی برای حل این مشکل است و اتصال بانکها و فینتکها به یکدیگر را فراهم میکند.
در نهایت همة اینها را به شاهین متصل میکنیم و فقط یک بار به ترتیب و زنجیروار به بانکها وصل میشویم و زمانی که وصل شدیم نه به لحاظ قراردادی و نه به لحاظ فنی، بابت هر اتصال جدیدی قرار نیست اتفاق جدیدی بیفتد و همان چیزی که قبلاً داشتیم کپی میشود. با این کار تمامی سرویسهایی که بانکها در اختیار شاهین گذاشتهاند یک جا در اختیار فینتکها قرار میگیرد.
در عین حال شرکت فرادیسگستر به عنوان زیر مجموعه شرکت خدمات انفورماتیک، مأمور شده تا در این حوزه نقش سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی را بازی کند؛ همچنین سرمایهگذاریهایی روی برخی از شرکتهای حوزه فینتک خواهیم داشت.
* یکی از دغدغههای شرکتها در حوزه نوآوری ساز و کارهای حقوقی و قانونی حمایتگری است؛ به عبارتی شرکتها میخواهند مطمئن شوند که آیا ساز و کارهای حقوقی برای تأمین منافع شرکتها در آینده، در نظر گرفته شده است و اینکه آیا بازی برد ـ برد حاکم است و آیا استقلال شرکتها در عین حال که از یکدیگر سرویس میگیرند حفظ میشود؟
به نکته بسیار مهمی اشاره کردید؛ گاهی فرهنگ کشور ما فرهنگ برد ـ برد نیست. کسی که وارد کاری میشود معمولاً دوست دارد همه چیز برای خودش باشد؛ اما همه چیز در حال دگرگونی است و به اشتراک گذاشتن ایدهها، پخش سریع اخبار، گسترش شبکههای اجتماعی و قدرت گرفتن مردم در حال تغییر دادن اوضاع و فرهنگ غالب بر جامعه هستند. از دیگر روندهایی که در حال روی دادن است روند همکاری شرکتها با یکدیگر است؛ مثلاً تشکیل کنسرسیوم ایران FCP نمونهای از این همکاریها بود.
برای اولین بار در تاریخ ایران بیش از 150 شرکت با همکاری یکدیگر کنسرسیوم تأسیس کردند؛ اما مشکلی که وجود دارد نوع قوانین است. برای مثال دو شرکت FCP که میخواستند با هم ادغام شوند به محدودیتهای قانونی در بورس برخورد کردند و در نهایت این ادغام انجام نشد؛ اما خوشبختانه فضا در حال دگرگون شدن است و فرهنگ از برد ـ باخت به سمت برد ـ برد در حال حرکت و تغییر است.
در شرکت خدمات انفورماتیک تلاش میشود قراردادها و مدل کسب و کاری و منافعی که به هر کدام از بازیگرها میرسد، بر مبنای بازی برد ـ برد طراحی شود. من فکر میکنم این اتفاق خوبی خواهد بود؛ زیرا زمانی که به دیگران اجازه میدهید برنده باشند، در واقع برد خود را تضمین میکنید در غیر این صورت، بازنده به دلیل راضی نبودن از نتیجه بازی، به هر نحوی تلاش خواهد کرد بازی را به هم بریزد؛ اما زمانی که بازی به صورت برد ـ برد طراحی میشود نتیجه بازی برد یا حداقل باخت منصفانه خواهد بود؛ بنابراین بازی پابرجا و متعادل به حیات خود ادامه میدهد.
* دعوای رقبا بر سر این است که چه کسی نوآورتر است و بیشترین جذب را دارد؛ حدود یک ماه پیش، یکی از فینتکهایی که در بانک برنده شد اعلام کرد که با حمایت شرکت خدمات انفورماتیک موفق شده محصول را به بانک برساند در واقع این نوعی تبلیغ است که ضروری هم به نظر میرسد.
در شرکت خدمات انفورماتیک چنین دقتی را داشتیم و تا زمانی که اقدامی مورد قبولمان نباشد آن را تبلیغ نمیکنیم. به نظرم هنوز برای تبلیغ زود است، اولویت باید با انجام کارها باشد، نه تبلیغ آنها. با عملی شدن فعالیتها چه بسا تبلیغ خودبهخود صورت گیرد.
* این ساز و کار محافظهکارانه برخاسته از شرکت است یا حاکمیت چنین میخواهد؟ میتوانیم امیدوار باشیم یک نگاه حاکمیتی وجود دارد که به عنوان یک بخش کاملاً ریشهای قرار است شکل بگیرد و بعدها نتیجهاش را ببینیم؟
پیش از هر چیز این اتفاق از یک روند طبیعی نشأت میگیرد.
* یعنی چه بخواهیم چه نخواهیم خودش را تحمیل میکند؟
بله دقیقاً. هر دو نگاه حاکمیتی و شرکتی وجود دارد. نگاه حاکمیت به اقدامات شرکت مثبت است و بانک مرکزی همیشه خواهان رویکردی نوآورانه از سوی ماست. مدیر عامل شرکت، آقای مهندس نجفی فردی تکنوکرات و حامی نوآوری است و بدون نوآوری نمیتواند زندگی کند.
در عین حال شرکت نیز ضرورت نوآور بودن را به خوبی درک کرده است و میداند در صورت نداشتن نوآوری نمیتواند آیندهای روشن داشته باشد؛ بنابراین سمت و سوی نگاه حاکمیتی و شرکت یکی است و شرکت تا به این لحظه از روندی طبیعی پیروی کرده است.
* چه موانعی برای حمایت از نوآوری وجود دارد؟
کار نوآورانه کاری عادی نیست و کاری هم که روتین نباشد هزار اما و اگر دارد؛ اما و اگرهای کسب و کاری، اما و اگرهای امنیتی، اما و اگرهای ارتباطی، اما و اگرهای فنی. همچنین استانداردسازیها هنوز تکمیل نیستند، تنظیم مقررات به صورت کامل انجام نشده است و از لحاظ حقوقی چند نمونه اتفاق نیفتاده است که بتوانیم بر مبنای آنها در قراردادهایمان باتجربه شویم. همه این مشکلات دستبهدست هم میدهند تا روند کار تا حدودی کند شود. با همة این اوصاف روند رو به جلو است و من مطمئنم به سرانجام خواهید رسید.
به نظرم این موانع، موانعی هستند که موجب کندی میشوند؛ ولی باتوجه به همدلی و متفقالقول بودن همکاران در شرکت جای نگرانی نیست. زمانی همة تلاش ما بر این بود که دیگران را به ضرورت نوآوری متقاعد کنیم خوشبختانه آن مرحله را پشت سر گذاشتهایم. این مرحله اگرچه روندی تدریجی و آهسته دارد؛ اما در نهایت به سرانجام میرسد.
* شرکت خدمات انفورماتیک تا چه اندازه به کسانی که در حوزه فینتک فعالیت میکنند کمک کرده تا بدانند چه ظرفیتها و قابلیتهایی باید داشته باشند؟ این جنس کارها تا چه حد به فینتکها کمک میکنند و تا چه حد به شرکتها که فینتکها را بشناسند؟
اقدامات شرکت خدمات انفورماتیک به شفاف شدن فضا کمک کرده است. همانطور که بیان کردم، در کار نو موانع وجود دارد؛ اگر به سمت موانع حرکت نکنیم چگونه میتوانیم موانع را شناسایی کنیم و برای آنها راهحل ارائه کنیم؟ رویکرد ما این است که جاده صافکن آیندگان باشیم.
من شک ندارم که این حوزه در آینده به شکوفایی خواهد رسید چه بسا درآمد اصلی آیندة شرکت خدمات باشد پروژهای که بیش از همه در شرکت نمود داشته و واقعاً فضای کسب و کار بانکی را تغییر داده یک هاب ملی به نام شتاب است که سامانههای کارتی همة بانکها را به هم متصل کرده است.
معتقدم هاب بانکداری باز مثل شاهین میتواند شتاب آتی باشد و اتصال بانکها و فینتکها را برقرار کند و در نهایت مردم منتفع شوند.
* سهم بانک مرکزی و وزارت ارتباطات در کمک به فینتکها را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا سهم یکی بیشتر از دیگری است یا اینکه به یک اندازه مؤثرند؟
بانک مرکزی تأثیر بسیار زیادی دارد و از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا تنظیم مقررات را انجام میدهد به گونهای که میتواند هم به عنوان یک مانع عمل کند و هم به پیشبرد موضوع یاری رساند.
وزارت ارتباطات نیز به این حوزه علاقهمند است و تلاش میکند به رشد و توسعه این حوزه کمک کند؛ ولی بیشتر نقش تسهیلگر دارد.
معاونت علمی ـ فناوری ریاست جمهوری نیز به این حوزه بسیار علاقهمند است و تلاش دارد فضا را به سمت مثبت تغییر دهد. ممکن است دستشان برای یاری رساندن به تحول در این حوزه خیلی باز نباشد؛ اما نگرش مثبت آنها به این حوزه به خودی خود یاریرسان است. در سازمانهای دولتی فضا به اندازه کافی باز نیست و حتی تعدادی از بانکها معنی باز شدن را هنوز به طور کامل متوجه نشدهاند؛ اگر باز نشوند آیندهای روشن در انتظارشان نیست و این عدم آگاهی از اهمیت و ضرورت بانکداری باز چیزی است که درک نکردهاند؛ اما مهمترین نیرویی که در حوزه فینتکها وجود دارد نیروی جوانان است.
به نظرم مهمتر از بانک مرکزی، جوانان هستند که با انرژی و نیرویی که دارند و حرکت عظیمی که در کشور برای این حوزه شروع شده موفقیت آنها حتمی است. ما نیز باید همراه جوانان باشیم که هنگام جشن گرفتن موفقیت جوانان حضور داشته باشیم و خوشحال باشیم که کاری کردهایم و در کنارشان بودهایم. کسانی هم که همراهی نکردهاند آینده روشنی در انتظارشان نخواهد بود و از بازار حذف میشوند.
فینتکها حتماً موفق میشوند؛ اما چگونگی این موفقیت را نمیدانیم، پیشبینیهایی نیز میتوان درباره سمت و سوی بازار داشت؛ اگر سنگ جلوی پای جوانان نگذاریم هنر زیادی به خرج دادهایم.
* وقتی اتوماسیون بانکی مطرح شد مقاومت و فضای بسته بانکها مانع ایجاد کرد و آنچه موضوع اتوماسیون را پیش برد یک بانک مرکزی قوی و خاص بود که مقاومت را شکست. آیا بانک مرکزی میتواند در این فضا مانند تجربه پرداختساز و پرداختیار، عمل کند؟
قطعاً میتواند؛ اما او اهرم اصلی و تأثیرگذار نیست؛ بلکه اهرم اصلی، جوانان هستند. نیروی اصلی، نیرویی است که با بیرحمی تمام بخشنامهای را که از سمت سازمانهای دولتی و رگولاتوری صادر میشود نقد و اشکالات آن را پیدا میکند.
جوانان همچون ما در صحبتهایشان معذوریت ندارند و محافظهکار نیستند و راحت صحبت میکنند و حامی نکات مثبت میشوند و هر جا مشکلی وجود دارد به آسانی نقد میکنند. چه بسا به شدت به آن حمله میکنند. میخواهم تأکید کنم که نیروی اصلی جوانان هستند که پیروزی را تضمین میکنند؛ البته همراهی بانک مرکزی و حضور شخص خوشفکری همچون آقای مهندس حکیمی قطعاً نقش محوری دارد.
تصور کنید اینطور نبود و شخصی تکیه بر کرسی ریاست زده بود که فضای کنونی را درک نمیکرد، این عدم درک مطمئناً مشکل ایجاد میکرد؛ اما در نهایت اصالت با نیروی جوانان است.
* هدفم از طرح سؤال پیشین پرسش از قوانین و شرایط حقوقی تعریفشده از سوی بانک مرکزی بود.
قوانین حقوقی تعریف نشدهاند و نیاز به بازنگری و تغییر دارند؛ اما تصور کنم این کار انجام خواهد شد.
*لطفا در مورد برنامه شرکت خدمات برای سال 98 در حوزه نوآوری توضیح دهید؟
شرکت خدمات برای سال 98 برنامههای نوآوری خود را در شرکت فرادیس گستر متمرکز کرده است. ایجاد یک مرکز نوآوری یکی از مهمترین برنامههای سال 98 شرکت است. در عین حال بحث بازنگری و ارتقای فرآیندهای نوآوری نیز در دستور کار قرار دارد که این مهم از طریق توجه ویژه به نوآوری باز محقق خواهد شد. در همین راستا برگزاری چندین رویداد نوآوری به شیوههای مختلف برنامهریزی شده است و سرمایهگذاری روی شرکتهای فین تک و رگ تک که طبیعتا از شرکت خدمات انتظار میرود نیز از مهمترین برنامهریزیهای سال 98 خواهد بود.
true
true
true
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد
true